ترسویى، نامردى، پستى، ارتداد، برگشتگى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد، امتناع، روگردانی، سر پیچی، استنکاف، اباء سایر معانی: خودداری، ابا، وازنش، قبول نکردن، رد کردن، ناپذیرش، رجوع شود به: option [عمران و معماری] واپس
عکسالعمل ایمنیشناختی بدن به ناسازگاری عضو پیوندشده [پزشکی]
واژههای مصوب فرهنگستان
پاسخ ایمنیشناختی بدن گیرندۀ پیوند به پیوندینۀ دریافتی|||متـ . پس زدن [پیوند]