پسزنی [پیوند] پاسخ ایمنیشناختی بدن گیرندۀ پیوند به پیوندینۀ دریافتی|||متـ . پس زدن
واژههای مصوب فرهنگستان
طرد، رد، عدم پذیرش، ردی، وازنی، مردود سازی سایر معانی: رد، مردود سازی، وازنی، ردی [ریاضیات] رانش، رد، صرف نظر، حذف، رد کردن، دفع، عدم پذیرش، طرد، رد، پس زدن، پس دادن، دور افکندن، عدم قبول، و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] نرخ رد شدن
[زمین شناسی] موج برگشتی
رد تماس ناشناس [مهندسی مخابرات] امکانی در تجهیزات کاربری مخاطب برای رد خودکار آن دسته از تماسهای ورودی که هویت تماسگیرنده را مشخص نمیکند|||متـ . رد برخوانی ناشناس ...
[برق و الکترونیک] پالایه ی میان نگذر، پالایه ی حذف باند، پالایه ِ توقف باند پالایه ای که سیگنالهای متناوب با بسامد های واقع در بین مقادیر قطع بالا و پایین معین را تضعیف می کند ولی به بسامد ه ...
[برق و الکترونیک] حذف وجه مشترک
[ریاضیات] رد غلط [آمار] رد غلط
[برق و الکترونیک] رد تصویر حذف سینگالهای با بسامد-تصویری در گیرنده ی سوپر هترودین .
[برق و الکترونیک] نسبت رد حالت عادی قابلیت تقویت کننده در رد سیگنالهای غیر واقعی در بسامد خط تغذیه با هماهنگیهای بسامد خط .
[زمین شناسی] حذف کامل بار، واپس زنش کامل بار