[کامپیوتر] کتاب راهنمای مرجع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمونه مرجع
[زمین شناسی] سطح مرجع - رجوع شود به datum plane.
[عمران و معماری] نقطه مرجع - نقطه مبنا [برق و الکترونیک] نقطه مرجع [مهندسی گاز] نقطه عطف [ریاضیات] نقطه ی مرجع
[صنایع غذایی] پروتئین مبنا : پروتئینی که از آن به عنوان استاندارد یا مبنا برای تعیین کیفیت سایر پروتئینها استفاد می شود
کُرهوار مرجع [ژئوفیزیک] بیضوی دوّاری برای تقریبزنی زمینوار
واژههای مصوب فرهنگستان
[صنعت] استانداردی که با استفاده از بهترین وسایل اندازه گیری موجود در یک موقعیت مشخصی که اندازه گیری در آن انجام شده، بدست آمده باشد.
[برق و الکترونیک] ایستگاه مرجع
[ریاضیات] سه وجهی مقایسه
نمونۀ مرجع [رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهدادههای موجود در سامانۀ امنیتی که مشخصههای مربوط به هویت خاصی را نشان میدهد ...
[صنعت] اندازه مرجع - اندازه مرجع که به عنوان مقدار مرجع مورد قبول و یا مقدار اصلی هم شناخته می شود، اندازه یک قطعه یا مجموعه ای از قطعات است که به عنوان یک مرجع مورد قبول برای مقایسات مورد ت ...
ولتاژ مرجع [مهندسی برق] ولتاژی که هر ولتاژ اندازهگیریشده با آن مقایسه میشود