(انگلیس) نامه ی سفارشی، پست سفارشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] متغیر آزاد، متغیر نامقید
پرونده، سوابق، دوسیه سایر معانی: پرونده، دوسیه، سوابق [حقوق] پرونده، دوسیه، لایحه توجیهی
رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات
فهرست نشده، در فهرست وارد نشده، ذکر نشده در فهرست، ذکر نشده در فهرست an unlisted phone number شمارهی تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است
تلویزیون، تلویزیونی، تصویری سایر معانی: وابسته به تلویزیون، وابسته به تصویر تلویزیون (در برابر صدای آن: audio)، وابسته به نشان دادن داده ها بر صفحه ی کامپیوتر، فرتوری، دیداری، مخفف: videocas ...
اطلاعاتی که در هرنوع رسانهای ثبت یا ضبط شده باشد [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
واژههای مصوب فرهنگستان
اطلاعاتی که در هرنوع رسانهای ثبت یا ضبط شده باشد [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]