تازه، بتازگی سایر معانی: اخیرا، جدیدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
recently, adv•اخیرا، تازگی، به تازگی، در این اواخر
از نو، دوباره سایر معانی: بار دیگر، دگر بار
از نو، دوباره، از سر، بطرز نوین سایر معانی: بار دیگر
زمان گذشته، روز پیش، دیروز سایر معانی: روز قبل، دینه، (معمولا جمع) ایام گذشته، گذشته