لیست واژه‌ها

nontraversabe median

[عمران و معماری] جزیره میانی غیر قابل عبور

دیکشنری انگلیسی به فارسی

nontraversabe strip

[عمران و معماری] باریکه میانی غیر قابل عبور

دیکشنری انگلیسی به فارسی

open traverse

[زمین شناسی] پیمایش باز [ریاضیات] خط شکسته ی باز

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rotating traverse

[نساجی] نوسان بوسیله غلتک شیاردار - ایجاد نوسان توسط غلتک ویژه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

spur traverse

شاخه‌پیمایش [مهندسی نقشه‌برداری] هر پیمایش کوتاهی که از پیمایش اصلی جدا ‌شود تا به نقطه یا محل خاصی برسد

واژه‌های مصوب فرهنگستان

survey traverse

پیمایش برداشت [مهندسی نقشه‌برداری] ← پیمایش زاویه‌ای

واژه‌های مصوب فرهنگستان

travers arm

[نساجی] قسمتی که تیغه دکتر در ماشین چاپ را عقب و جلو می برد

دیکشنری انگلیسی به فارسی

traverse

پیمایش [مهندسی نقشه‌برداری] تعیین مختصات ایستگاه‌ها در زنجیره‌ای از ایستگاه‌های نقشه‌برداری

واژه‌های مصوب فرهنگستان

traverse grinder

[نساجی] سنگ سمباده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

traverse jury

رجوع شود به: petit jury

دیکشنری انگلیسی به فارسی

traverse network

شبکۀ پیمایش [مهندسی نقشه‌برداری] شبکۀ ژئودزی (geodesy) که در آن ایستگاه‌ها با پیمایش تعیین شده‌اند

واژه‌های مصوب فرهنگستان

traverse off

[کوه نوردی] گریز زدن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید