لهجهای، منطقی، جدلی، مناظرهای، گویشی سایر معانی: (معمولا جمع - بررسی عقاید از راه استدلال و منطق و معمولا از طریق پرسش و پاسخ) جدل، احتجاج، فرنودآوری، اندیش سنجی، بحث منطقی، (معمولا جمع - رو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیرو فلسفه بدبینی، ادم بدبین، شک گرای، ادم شکاک در دین و عقاید مذهبی، شکاک، شکاک، مشکوک سایر معانی: (فلسفه - s بزرگ) پیرو مکتب شک اندیشی در یونان باستان، شک اندیش، شک پیشه، دیر باور، مردد در ...