ربایش، دستبرد، غارت سایر معانی: زدن و بردن (مال مردم)، چپو، چپاول، زد و برد، غصب، غارت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپاول، تاراج، یغما، غارت، ویران سازی، ویرانگری
هتک حرمت، تخطی، از جا در رفتن، بی حرمت ساختن، بی عدالتی کردن سایر معانی: کار خشونت آمیز، عمل شنیع، تعدی، ظلم، شناعت، خشونت، توهین شدید، خوار داشت، اهانت، خشم شدید (در نتیجه ی توهین و غیره)، ...
یغما، تاراج، غارت، چپاول، غارتگری، غنیمت، چاپیدن، غارت کردن سایر معانی: تاراج کردن، چپاول کردن، به یغما بردن، به غنیمت بردن، لاشیدن، اختلاس کردن، هپرو کردن، بالا کشیدن، مال غارت شده، (جمع) غ ...
ویران سازی، چپاول و خرابی، مخروبه سازی، تجاوز جنسی کردن، زنای به عنف کردن، تجاوز به عنف، جماع زوری، رجوع شود به: statutory rape، (نادر) به زور بردن، (گیاه شناسی) شلغم روغنی (brassica napus ا ...