[کامپیوتر] زبان برنامه نویسی سطح پایین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی غیر خطی [کامپیوتر] برنامه ریزی غیر خطی . [ریاضیات] برنامه ریزی غیر خطی [آمار] برنامه ریزی ناخطی
[کامپیوتر] برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص .
[ریاضیات] برنامه ریزی پارامتری
[نساجی] دستگاه تامین تراکم پود در پارچه
[عمران و معماری] برنامه ریزی و طراحی
[صنعت] سیستم بودجه بندی طرح و برنامه
[حسابداری] سیستم برنامه ریزی، برنامه نویسی و بودجه بندی
(کامپیوتر) زبان برنامه نویسی، زبان برنامه نویسی [کامپیوتر] زبان برنامه نویسی - زبانی که برای ارائه ی دستورالعمل ها به کامپیوتر به کار می رود. طی سالهای دهه 60 و 70، تنوع بسیاری از زبانهای بر ...
[کامپیوتر] بایگان برنامه نویسی .
[آمار] مدل برنامه ریزی
[کامپیوتر] حکم برنامه نویسی .