[کامپیوتر] انباره انجمنی، یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در آن آدرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در آن محل مشخص می شود .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] وسیله ذخیره کمکی
[ریاضیات] متوسط قدرمطلق های انحرافات
[زمین شناسی] زمان متوسط دستیابی نگاه کنید به access time
[حسابداری] روش میانگین نرخ بازده سالانه سرمایه گذاری
[عمران و معماری] تنش پیوستگی متوسط
[حسابداری] هزینه میانگین پایان ماه
[آمار] روش مقدار بحرانی متوسط
[برق و الکترونیک] جریان متوسط
خمیدگی متوسط [ریاضی] قدر مطلق نسبت به تغییر زاویۀ میل خط مماس در طول یک کمان مفروض به طول آن کمان
واژههای مصوب فرهنگستان
میانگین جریان روزانه [مهندسی محیط زیست و انرژی] کل جریان عبوری از نقطهای در یک دورۀ زمانی معین تقسیم بر تعداد روزهای آن دوره|||متـ . میانگین شارشروزانه ...
متوسط وزنافزایی روزانه [کشاورزی - علوم دامی] معیاری برای نشان دادن تغییر وزن دام در طول رژیم غذایی آزمایشی