[کامپیوتر] الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک آدرس دو گانه استفاده می کند .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] خارج قسمت ریلی [آمار] خارج قسمت ریلی
(زیست شناسی) برخه ی دمزنی، بهر دمزنی [خاک شناسی] کسرتنفسی
سن هوشی، رشد فکری، سن عقلی، سن عقلی he is twenty years old, but has the mental age of a five year old او بیست ساله است ولی سن عقل او به اندازهی یک بچهی پنج ساله است [روانپزشکی] سن عقلی. این ...
قسمت، نسبت، ضریب، ضرب کننده، نسبیت، نسبت معین و ثابت سایر معانی: رسد، بهر، برچند، سهم [حسابداری] نسبت [شیمی] نسبت [برق و الکترونیک] نسبت - نسبت مقدار به دست آمده از تقسیم کمیتی به کمیت دیگر ...
قسمت، قطعه، بخش، خیش، حصه، بهره، سهم، سهمیه، قیچی کردن، بخش کردن، سهم بردن، تسهیم کردن سایر معانی: لخت، بخشه، پرمه، بون، بهر، برخ، نقش، رل، سهم شرکت یا کارخانه، تقسیم کردن، حصه کردن، قسمت کر ...
حلقهای که از خارج قسمت یک حلقۀ مفروض بر آرمانۀ اولی از آن به دست میآید [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نسبت بزرگترین مشاهدۀ یک نمونه به کوچکترین مشاهدۀ آن [آمار]