بالا بردن، بلند کردن، ترفیع دادن، افراشتن، عالی کردن، نشاط دادن سایر معانی: فرازیدن، افرازیدن، صدا را بلند کردن، (بر دانگ صدا) افزودن، (حرارت و صدا و غیره) زیاد کردن، ارتقای رتبه دادن، به جا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غنی کردن، پرمایهکردن، توانگر کردن، غنیساختن سایر معانی: پول دار کردن، ثروتمند کردن، دولتمند کردن، ارزشمند کردن، (ویتامین یا مواد مغذی یا کود و غیره) دادن به، بارور کردن، توانمند کردن [نساجی] ...
مبالغه کردن در، گزافه گویی کردن، اغراق امیز کردن، بیش از حد واقع شرح دادن سایر معانی: غلو کردن، لافیدن، گزاف گفتن، گزاف گویی کردن، گنده گویی کردن، مبالغه کردن، اغراق گفتن، گزافیدن، تشدید کرد ...
سلسله ی مراتب میان پرندگان (مرغ ارشد به همه نوک می زند و مرغ دوم به همه نوک می زند به جز به مرغ ارشد و همینطور تا آخر) [آمار] نظام نوک زنی
ردۀ بلوری در بخش لوزوجهی سامانۀ ششگوش با تقارن m و 3 [زمینشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
ردۀ بلوری در سامانۀ راستلوزی با تقارن 2 m m [زمینشناسی]
ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 4/0m [زمینشناسی]
← پادشاهی کهن [باستانشناسی]
مجموعهای از سازهها، شامل معبد نیل، معبدراهه، معبد وداع، هرم پیرامونی، آرامگاه اعضای خانوادۀ سلطنتی و صاحبمنصبان در دورههای پادشاهی کهن و میانه [باستانشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای یک هرم دوازدهوجهی که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور تقارن ششتایه (sixfold)، دوششگوش است|||متـ . هرم دوششگوش [زمینشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای هشت وجه بلوری در یک هرم که در آن برش عمود بر محور تقارن چهارتایه (fourfold)، دوچهارگوش است|||متـ . هرم دوچهارگوش [زمینشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای سه وجه متساویالساقین در هرمی با برشِ عرضی مثلثی|||متـ . هرم سهگوش [زمینشناسی]