بی معنی، مهمل، مهمل نما سایر معانی: بی چم، بی آرش، پوچ [ریاضیات] بی معنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی معنی، بیهوده، بی جا سایر معانی: بی فایده، بی نتیجه، احمقانه
بی معنی، احمق، بی حس، احمقانه، عاری از احساسات سایر معانی: غش کرده، از هوش رفته، بیهوش، غیر منطقی، بی شعور، ابله، خر، ابلهانه، خرانه