کجی، کلاه بردار، عصای سرکج، ادم قلابی، خزپوش، خم کردن، کج کردن سایر معانی: (هر چیز خم یا منحنی یا قلاب شکل) قلاب، خمیدگی، انحنا، کژی، (راه و غیره) پیچ، (شبانان و مطران ها) چوبدستی (که یک سرش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی