تحتالحمایه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← دولت تحتالحمایه
واژههای مصوب فرهنگستان
دارالایتام، پرورشگاه یتیمان سایر معانی: (انگلیس - سابقا) یتیم خانه (که کلیسا خرج آن را می داد)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] حفاظ رزوه ی جداره
[نفت] حفاظ لوله ی حفاری
محافظ شنوایی [شنواییشناسی] ← گوشبان
[نفت] حفاظ لوله
سرمداد، چیزی که نوک مداد راپوشانده ازشکستن حفظ میکند
لایۀ ضدپنچری [مهندسی بسپار - تایر] نوعی لایۀ لاستیکی معمولا نارنجیرنگ و مقاوم در برابر نفوذ اشیای نوکتیز که در زیر رویه قرار میگیرد ...
[برق و الکترونیک] محافظ ولتاژ اضافه جهش لامپ تخلیه گاز ی آب بندی شده با دو الکترودی که فاصله ی مناسب با عایقها بین آنها ایجاد شده و حباب آن نیز با گاز بی اثر پر شده است. این لامپ مسیر رسانای ...
[برق و الکترونیک] محافظ حرارتی عنصر حساس به حرارتی که در داخل موتور یا تجهیزات دیگر ساخته می شود تا به هنگام گرم شدن آن بیش از حد معینی که می تواند به ماشین آسیب بزند ،برق دستگاه را قطع کند ...
[نساجی] دستگاه محافظ چله
بانی خیر، نیکوکار، ولینعمت، واقف، صاحب خیر سایر معانی: کریم (به ویژه کسی که در امور خیریه فعال است)، آدم خیر، بهمنش