قضیه، پایان نامه، رساله دکتری، ضرب قوی سایر معانی: تز، رساله، بر نهاد، برنهشت، نهشته، اصل، فرض [ریاضیات] برنهاد، پایان نامه، فرض، رساله، تز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موضوع، سرفصل، مبحث سایر معانی: مقوله، باره، عنوان، (در اصل) طوبیقا، گنجینه ی مباحث و استدلال ها، مبحک، ضابطه [برق و الکترونیک] عنوان، موضوع [ریاضیات] جدول، بحث، موضوع، عنوان، مبحث ...
مقاطعه کار کفن ودفن، جواب گو، کارگیر، متقبل، مسئول، متعهد سایر معانی: به عهده گیری، تقبل، (به) گردن گیری، تعهد، تضمین، قول و قرار، undertaker کسیکه کفن و دفن مرده را بعهده میگیرد، کسیکه طرح ...
مخاطره، سرگذشت، جسارت، جرات، ریسک، مبادرت، اقدام بکار مخاطره امیز، معامله قماری، اقدام یا مبادرت کردن به سایر معانی: معامله ی قماری، داد و ستد مخاطره آمیز، کار الله بختی، سیج، سیج گیری، سیج ...
گزارهای حاکی از این که عضوی از یک مجموعه دارای ویژگی مفروضی است [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان