propositional, adj•گزاره ای، قضیه ای، پیش گذارده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساب گزاره ای [ریاضیات] حساب گزاره ها
[ریاضیات] رابط های گزاره ای
[ریاضیات] متغیر گزاره ای
[ریاضیات] قضیه ی موجبه ی جزئی
[ریاضیات] گزاره ی دو شرطی
[ریاضیات] گزاره ی مرکب
[ریاضیات] قضیه ی شرطیه ی منفصله
[ریاضیات] قضیه ی مفید استثنا
[ریاضیات] قضیه ی مفید حصر
[ریاضیات] قضیه ی مطلقه
[ریاضیات] نقیض یک گزاره