چرا، برای چه، بچه جهت، عجبا سایر معانی: به چه دلیل، از چه رو، به چه علت، که چرا، سبب، علت، دلیل (اینکه)، اینکه چرا، (ندا حاکی از بی صبری یا شگفتی) به !، ای بابا!، وای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اثبات حکمی با استفاده از اصل استقرای ریاضی|||متـ . استدلال استقرایی inductive argument [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی روش اثبات در رمزنگاری که در آن اثباتکننده دارای اطلاعات وارسیپذیر است و برای متقاعد ساختن وارسیکننده به این واقعیت، اطلاعات را در اختیار او قرار میدهد، بهط ...
فرایند ارائه و تأیید اطلاعات کافی برای شناسایی منحصربهفرد هر فرد از سوی مراجع ثبت گواهی و صدور اعتبارنامه [رمزشناسی]
نوعی روش اثبات در رمزنگاری که در آن اثباتکننده میتواند به وارسیکننده اثبات کند که یک گزاره مفروض درست است، بدون آنکه هیچ اطلاعاتی بهجز درستی گزاره به وارسیکننده ...
نوعی روش اثبات در رمزنگاری که در آن اثباتکننده بدون هیچ شبههای میتواند وارسیکننده را به صحت اطلاعات خود متقاعد کند به طریقی که وارسیکننده نتواند از محتوای ...
محفظهای که دما و رطوبت در آن برای ورآمدن خمیر فراوردههای نانوایی مهار میشود [علوم و فنّاوری غذا]
نسخۀ غلطگیری و نمونهخوانی شدهای که برای تأیید نهایی پدیدآور به نزد او فرستاده میشود [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
عمل افزایش حجم خمیر براثر تخمیر، قبل یا بعد از شکل دادن خمیر [علوم و فنّاوری غذا]