طرح ریز، برنامه نویس، برنامه ریز، تهیهکننده برنامه سایر معانی: برنامه نویس [حسابداری] برنامه نویس [کامپیوتر] برنامه نویس . - برنامه نویس - فردی که دستورالعمل ها را برای کامپیوتر فراهم می کند ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] سوئیچ برنامه .
برنامه نویس کاربردی [کامپیوتر] برنامه نویس کاربردی . - برنامه نویس کاربردی - فردی که برنامه کاربردی می نویسید . این برنامه ها از کامپیوتر به عنوان ابزاراستفاده کرده و به جای مدیریت کامپیوتر ...
[کامپیوتر] برنامه نویس کامپیوتر
برنامه نویس سیستم [حسابداری] برنامه نویس سیستمبرنامه نویسی که بازبان کنترل و سیستم عامل کار می کند. [کامپیوتر] برنامه نویس سیستم .
[کامپیوتر] رذل کامپیوتری فردی ضد اجتماعی که از کامپیوتر به عنوان ابزاری برای بیان احساسات خود خواهانه اش استفاده می کند . و بیشتر عملکردهای مخزب دارد. برداشت تخیلی از علم، از رمان Neuromance ...
[صنعت] مهندس دانش - طراحان سیستم های خبره را مهندس دانش گویند.