[عمران و معماری] تیر منشوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] استوانه منشوردار [در دوربین فیلمبرداری سه بعدی ]
[عمران و معماری] غیر منشوری
[عمران و معماری] عضو با مقطع متغیر - عضو غیر منشوری
رنگین کمانی، قوس قزحی سایر معانی: (دارای رنگ های رنگین کمان و متغیر بر حسب نور و زاویه ی دید) رنگین کمانی، رنگین کمان سان، قزح سان، رنگ به رنگ شونده، (مجازی) درخشان، مشعشع [زمین شناسی] رنگین ...
رنگارنگ، چند رنگ، بسیار رنگ سایر معانی: (دارای رنگ های گوناگون یا متغیر) چند فام، چند رنگه [نساجی] چند رنگی
بسیاررنگ، رنگارنگ
گوناگون، دارای رنگهای متغیر سایر معانی: رنگارنگ، الوان، چندرنگه