(در رقص باله) رقصگر اول، هنرپیشه اول بالت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(در اپرا) خواننده ی اول، خواننده برجسته زن اپرا یا کنسرت
[حقوق] اثبات علی الظاهر
علوم نظامى : فتیله انفجارى
[ریاضیات] یکان-دوگان
[ریاضیات] روش سیمپلکس اولیه-دوگان
[ریاضیات] الگوریتم سیمپلکس اولیه-دوگان
[ریاضیات] جدول اولیه-دوگان
[ریاضیات] قابل قبول اولیه
[حسابداری] مدل اصلی
[حسابداری] حسابهای اولیه
[زمین شناسی] نابرجایی اولیه - در تشکیل زغال سنگ، توده ای از بازمانده های گیاهی در منطقه ای که در انطباق با ناحیه ای که گیاهان در آن رشد می کنند، نیست.