[آمار] تحلیل پیشگو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمارهگیر پیشگزیده [مهندسی مخابرات] دستگاهی که بدون دخالت شخص، تماسهای خروجی بسیاری را برقرار میکند و در صورت پاسخگویی، تماس را به شخص منتقل میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] پیشگویی
[آمار] درستنمایی پیشگو
[کامپیوتر] گزارشات پیش گویانه
[آمار] اعتبار پیشگو
[حسابداری] سودمندی در پیش بینی
[برق و الکترونیک] مدوله سازی پیشگویانه و رمزی خطی نوعی روش مدوله سازی رقمی صدا .
ارزش اخباری مثبت [علوم سلامت] نسبت افرادی که آزمون آنها مثبت شده است و وضعیت خاص دارند به کل کسانی که آزمون آنها مثبت است
نبوتی، پیغمبری، مبنی بر پیشگویی سایر معانی: پیامبرانه، وابسته به پیامبر، نبوی، وابسته به پیشگویی، پیشگویانه، آینده نگرانه (prophetical هم می گویند)
رسالتی، نبوتی، پیغمبری سایر معانی: پیامبرانه، وابسته به پیامبری و پیش بینی، پیش بینانه، از روی پیشگویی
رسالتی، نبوتی، پیغمبری سایر معانی: vatic نبوتی، از روی پیشگویی