[شیمی] واکنش رسوب دهنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپراَبر بارشی [علوم جَوّ] در تصاویر ماهوارهای، بخشی از سپراَبر گسترده که بر مبنای دیدبانیهای سطح زمین یا راداری در آن بارش مشاهده میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[آب و خاک] ایستگاه بارش سنجی
[آب و خاک] بارش اسیدی
[عمران و معماری] شاخص بارندگی پیشین - نمایه پیشبارش [آب و خاک] شاخص بارش اولیه
[عمران و معماری] بارش نهری - کیال بارش - بارش روی آبهای سطحی [زمین شناسی] کانال بارش (بارش مستقیم روی رود) [آب و خاک] کیال بارش (بارش مستقیم روی رود ) - بارش آبراهه ای
همرسوبی [نانوفنّاوری] فرایندی که در آن حداقل دو مادۀ محلول در شرایط خاص بهطور همزمان رسوب میکنند
شیمى : هم رسوبى [شیمی] هم رسوبی
[عمران و معماری] بارش چرخه ای - چرخه بارش - بارندگی سیکلونی [آب و خاک] بارش چرخندی
[برق و الکترونیک] رسوب الکتروستاتیکی تصفیه ی هوا از دود، غبار و سایر ذرات ریز معلق از طریق باردار کردن آنعا با میدان الکتریکی و جذب توسط الکترودهای جمع کننده با بار مخالف.
[آب و خاک] بارش مازاد
[آب و خاک] اولین بارندگی موثر