نیرورسان [حملونقل هوایی] سامانۀ متحرکی که نیرو را از موتور به ملخهای بالگَرد منتقل میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] انتقال توان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] ترانسفورماتور توان - ترانسفورمر قدرت ترانسفورماتور هسته آهنی که سیم پیچ اولیه آن به خط نیروی AC متصل است و یک یا چند سیم پیچ ثانویه دارد که مقادیر ولتاژ متناوب مختلفی را ای ...
[برق و الکترونیک] ترانزیستور قدرت MOSFET یا ترانزیستور دو قطبی پیوندی که قادر به تحمل جریانهای 1A یا بیشتر بدون صدمه دیدن و خراب شدن باشد. - ترانزیستور توان
[برق و الکترونیک] مثلث توان
[عمران و معماری] ماله الکتریکی
[برق و الکترونیک] لامپ قدرت ؛ لامپ تقویت کننده توان؛ لامپ خروجی توان المپ الکترونی که قادر به تحمل جریان و توان بیشتری از لامپهای تقویت کننده ولتاژ معمولی است . از آن به عنوان آخرین طبقه تقو ...
[زمین شناسی] تونل قدرت، آبراهه قدرت، کانال قدرت - آبراهه ای که به منظور انتقال آب از مخزن سد ویا از بالا دست سد برای تولید انرژی برقابی احداث می شود
[کامپیوتر] کاربر پیشرفته
رایانش توانآگاه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از مؤلفهها و اجزای توانآگاه در رایانش برای صرفهجویی در مصرف انرژی ...
خط انتقال توان [مهندسی برق] خط انتقالی که توان الکتریکی زیادی را با ولتاژ بالا برای نقاط دور فراهم میکند
نیرومندانه، با توانایی، مقتدرانه، ازروی اقتدار، زیاد، بسیار