امر مسلم، اطمینان، یقین، عین الیقین سایر معانی: تحقق، قطعیت، چیز مسلم و محقق [ریاضیات] معین بودن، تعیین، قطعی، یقین، اطمینان، قطعیت آوری [آمار] حتمیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش طبعی، قرابت نسبی، دموی بودن، هم خونی سایر معانی: برنگ خون