[ریاضیات] برآورد کننده ی ادغام شده [آمار] برآورد کننده ادغامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکی شده، دارای شخصیت حقوقی، بصورت شرکت درامده سایر معانی: (شرکت) به ثبت رسیده، سهامی، شرکتی، تن آوردی، دارای ویژگی های شرکت های سهامی، مشترک، گروهی، جمعی، انبازین، (قدیمی) متحد، یکپارچه، همب ...