رنگارنگ، چند رنگ، بسیار رنگ سایر معانی: (دارای رنگ های گوناگون یا متغیر) چند فام، چند رنگه [نساجی] چند رنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگین کمانی، قوس قزحی سایر معانی: (دارای رنگ های رنگین کمان و متغیر بر حسب نور و زاویه ی دید) رنگین کمانی، رنگین کمان سان، قزح سان، رنگ به رنگ شونده، (مجازی) درخشان، مشعشع [زمین شناسی] رنگین ...
شیری رنگ، کدری سایر معانی: عقیق مانند، یشم سان، رنگارنگ، رنگبار [نساجی] کدر - تیره - مات - شیری رنگ - کدری - ماتی
بسیاررنگ، رنگارنگ
گوناگون، دارای رنگهای متغیر سایر معانی: رنگارنگ، الوان، چندرنگه