مرحلۀ کفه [روانشناسی] [علوم دارویی] مرحلهای که در آن غلظت دارو در یک سطح تابت میماند|||[روانشناسی، علوم سلامت] مرحله دوم از مراحل چهارگانه پاسخ جنسی که در آن برانگیخت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مرحلۀ کفه [علوم سلامت] [علوم دارویی] مرحلهای که در آن غلظت دارو در یک سطح تابت میماند|||[روانشناسی، علوم سلامت] مرحله دوم از مراحل چهارگانه پاسخ جنسی که در آن برانگیختگی جن ...
[ریاضیات] مسأله ی پلاتو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندوده، روکشدار سایر معانی: آبداده، آبکاری شده، پوشیده از صفحات فلزی، صفحه دار (مانند برخی زره ها)
[برق و الکترونیک] آبکاری داخل سوراخ اتصال واسط ساخته شده با نشاندن مس بر روی دیواره های سوراخ در تخته مدار چاپی .
[نساجی] شیطانک آب فلز داده شده
[نساجی] نخ فانتزی دو لای دو کیفیتی - نخ آهار دار
اعلامیه سیاست دولت، اعلامیه حزبی، برنامه کارنامزدهای انتخاباتی، سکوب، بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی، بنیاد یا اساس چیزی، سطح فکر، سطح مذاکره [صنعت] کفی ( خودرو سازی )
flatcar واگن باری بدون دیوار راه اهن
قپان سکوب دار
بشقاب مانند
[پلیمر] سطح کارگیر(قالب)