پری، ادم بازیگوش و خطرناک، پریزادی که در ماهتاب میرقصد سایر معانی: pixie پری، مج، بچه شیطان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوس باز، سفیه، بازیگوش، دارای عدم تعادل فکری، جادو شده سایر معانی: شیطان، تخم جن، مثل کسی که جن توی پوستش رفته باشد، خیلی حساس
قد کوتاه، ادم کوتاه قد، پیگمی، کوتاه سایر معانی: (افسانه و تاریخ های کهن) هریک از نژادهای کوته قامت افریقا یا آسیا، افریقایی متعلق به نژاد negrillo، آسیایی متعلق به نژاد negrito، (p کوچک - آ ...