ارکان دولت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] پایه های باربر (نگهداری)
ردیف ستون، ردیف درخت سایر معانی: (معماری) رده ی ستون ها (که در فواصل منظم قرار دارند)، ستون بندی، ستونگان [زمین شناسی] ستون بند در درز و شکاف یا درزبندی ستونی، ناحیه پایین تر که نسبت به بخش ...