یوهان پستالاتزی (کارشناس آموزش و پرورش - سوئیسی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چسبیدن، عذاب دادن، اذیت کردن، بستوه اوردن، بیحوصله کردن سایر معانی: به ستوه آوردن، (مرتبا) اذیت کردن، ذله کردن، موی دماغ شدن، (به کسی) پیله کردن
لانه بیماری و میکروب، مکان مستعد برای بیماری واگیر سایر معانی: لانه ی میکروب یا بیماری، محل بیماری زا
آفتکُش [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] مادهای که آفتهای گیاهی و جانوری را از بین میبرد
واژههای مصوب فرهنگستان
سطح تحمل آفتکُش [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] حداکثر مقدار مجاز بقایای آفتکُش در مواد غذایی
بطور کشنده، بطور زیان اور، چنانکه برای اخلاق مضرباشد، بطورفاسدکننده
(با خوراک ماکارونی دار و غیره) سس ریحان و سیر، پستو
طاعون شناسی، افت شناسی
وابسته به کوه های آلپ، وابسته به کوهستان، کوهستانی
نظریۀ اشتهاپایی [تغذیه] نظریهای که براساس آن در هر فرد نوعی سازوکار خودتنظیم وجود دارد که اشتهای او را واپایش میکند و بهاینترتیب وزن او ثابت میماند ...
(نادر) روستایی، دشتی، صحرایی
طاعون گاو، گاومرگی