[برق و الکترونیک] کمیت تناوبی کمیت نویسانی که مقادیر آن در فواصل زمانی، فضایی یا با متغیر مستقل دیگری، تکرار شود .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] اسپلاین تناوبی
[زمین شناسی] چشمه دوره ای،چشمه تناوبی چشمه ای که به خاطر وجود سیفونهای طبیعی در زیر آن، به صورت متناوب فروکش کرده و مجدداً فوران می کند. چنین چشمه هایی اغلب از درون سنگهای کربناته که در آنها ...
روش رده بندی عناصر، روش پستایشی (به ویژه در جدول مندلیف) [حسابداری] سیستم ثبت ادواری( موجودیها)
[عمران و معماری] زمان تناوبی
[عمران و معماری] تغییر دوره ای [نساجی] نایکنواختی متناوب در فتیله [آمار] تغییرات دوره ای
(فیزیک) فاقد ارتعاش دوره ای، بی تناوب، نامنظم، نادوره ای، ناپی گشت، ناچرخه، غیرمداوم، غیر نوسانی [برق و الکترونیک] غیر متناوب - نامتناوب فاقد بسامد معین . [نساجی] غیر دوره ای - مقطعی [ریاضیا ...
[ریاضیات] درونریختی نادوره ای
[ریاضیات] حرکت غیر دوره ای
نادورگی [فیزیک] حالت سامانهای که رفتارش در دورههای زمانی مساوی تکرارپذیر نیست
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] دو تناوبه، با دو تناوب
واژۀ نهایتاًدورهای [ریاضی] دنبالهای از حروف که از مرتبهای به بعد، واژۀ دورهای باشد