(امریکا - خودمانی) قرص نیرو بخش، قوتی، داروی انگیزان، قرص محرک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: peplos، نوعی ردا یانیم تنه زنانه م، دامن کوتاه
انواع کدوها، میوه کدویی، کدو و خیارو مانند انها
خوش مزگی، فلفل، فلفل کوبیده، با ضربات پیاپی زدن، فلفل پاشیدن، فلفل زدن به، تیرباران کردن سایر معانی: لفل، فلفل پاشیدن به، پاشیدن، افشاندن، (با ضربه های کوتاه و تند) زدن، سوراخ سوراخ کردن، (گ ...
رجوع شود به: black gum
قرص نعناع، نعناع بیابانی سایر معانی: (گیاه شناسی) نعناع فلفلی، نعناع (mentha piperita از خانواده ی mint)، سوسنبر، خال واش، نوعی پونه، روغن نعناع، آب نبات نعنایی
جوهر نعناع خشک
قرص نعناع
فلفلی سایر معانی: (نوعی کالباس ادویه دار ایتالیایی) پپرونی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:(Ce,La)(Al3O)2/3B4O10
دارای پپسین کردن، با پپسین آمیختن، پپسینی کردن، با جوهر گوارنده امیختن
pepsin تش، پپسین، انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده