نوسانی سایر معانی: آویزان، آونگان، آویخته، تاب مانند، آونگ سان، سر زیر، سر آویخته، سر خمیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اویزان [برق و الکترونیک] آویزان کردن
مردد، نا پایدار، تغییر پذیر، مشکوک، نوسانی، جنبان سایر معانی: نوسانی، جنبان، مردد، مشکوک، ناپایدار، تغییر پذیر
← رأسی [زیستشناسی - علوم گیاهی]
واژههای مصوب فرهنگستان