افعی وار سایر معانی: پیشگویانه، پیامبرانه، غیبگویانه، وحی آمیز، مانند اژدر مار، مانند مار بزرگ، برغمان سان، پایتون مانند، pythonine افعی وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعرفۀ فقط اتاق [گردشگری و جهانگردی] تعرفۀ اتاق بدون در نظر گرفتن قیمت غذا یا نوشابه|||متـ . فقطاتاق
واژههای مصوب فرهنگستان
پول خرد، پول خرد کم ارزش، کم اهمیت، ناچیز
نسبتا کوچک یا کم
نهادی متشکل از تعدادی از کشورهای اروپایی با هدف یکپارچگی اقتصادی و توسعۀ اجتماعی و درنهایت یکپارچگی سیاسی میان آنها [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
نام رسمی جام قهرمانان اروپا که میان تیمهایی برگزار میشود که در تیمگانهای ملی خود حائز بالاترین رتبهها شدهاند [ورزش]
نگارۀ یک تابع پیوسته از بازۀ واحد به فضای اقلیدسی دوبعدی [ریاضی]
نوعی پخشینه که از بادامزمینی بوداده و آسیابشده تهیه میشود و برای جلوگیری از جدا شدن روغن آن ترکیبات نامیزهساز (emulsifier) به آن اضافه میکنند [گردشگری و جهانگرد ...