[حقوق] پرداخت پس از تحویل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] دستور عدم پرداخت (چک) به بانک، توسط صادر کننده چک
[حقوق] پرداخت برات نکول شده توسط شخص ثالث به منظور حفظ اعتبار مدیون
[حقوق] پرداخت به صندوق دادگاه
[حقوق] پرداخت پس از دریافت صورتحساب
[حسابداری] پیش پرداخت [عمران و معماری] پرداخت علی الحساب [صنعت] پیش پرداخت [حقوق] پیش پرداخت، مساعده [ریاضیات] پیش پرداخت
[حسابداری] دفتر روزنامه دریافتها و پرداختهای نقدی
[عمران و معماری] جبران خسارت
[حسابداری] تاریخ پرداخت [ریاضیات] تاریخ پرداخت
[حسابداری] تاخیر در پرداخت
[حقوق] خسارت تأخیر تأدیه، زیان دیرکرد
[حسابداری] پرداخت مستقیم