پدرسالار [حقوق] ویژگی جامعه یا خانوادهای که پدرسالاری بر آن حاکم است؛ مربوط به پدرسالاری
واژههای مصوب فرهنگستان
وابسته به پدرسالاری یا پدرشاهی سایر معانی: وابسته به پدر سالاری یا پدرشاهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدروار، پدرانه
پدرانه، پدری، مهربان، مهربانانه، پدروار
ویژگی جامعه یا خانوادهای که پدرسالاری بر آن حاکم است؛ مربوط به پدرسالاری [جامعهشناسی]
ویژگی جامعه یا خانوادهای که پدرسالاری بر آن حاکم است؛ مربوط به پدرسالاری [حقوق]