حسانگیخته [موسیقی] ویژگی نوعی موسیقی آوازی که در آن لحن غالب است و کاملا مستقل از نحو یا معنای کلام است
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] باکتری بیماریزا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیماریزایایی [زیستشناسی - میکربشناسی] قابلیت یک عامل عفونی در ایجاد بیماری
جنین، ریشه، اصل، میکرب سایر معانی: جرم، میکروب، موجودات ذره بینی (مثل باکتری ها)، یاخته، زیواچه، تخم، جوانه، جوهر، گیاهک، منشا، مبدا، سرآغاز، سلول، منشاء [بهداشت] زایژه - جرم ...
ویروس، عامل نقل وانتقال امراض سایر معانی: (زیست شناسی) ویروس، ویش، (در اصل) زهر (به ویژه زهر مار)، مایه ی تباهی و فساد، عامل نقل وانتقال امرا [علوم دامی] ویروس ؛ ذرات عفونت زای کوچکی هستند ...
قابلیت یک عامل عفونی در ایجاد بیماری [علوم پایۀ پزشکی]
ویژگی نوعی موسیقی آوازی که در آن لحن غالب است و کاملا مستقل از نحو یا معنای کلام است [موسیقی]