[ریاضیات] مجموعه ی مسیری همبند، مجموعه ی قوسی همبند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] سیستم کنترل مسیر سیستم کنترل موقعیت حلقه بسته که برای هدایت بار یا انتهای بازو به موقعیت مطلوب در طول یک قوس، خط سیر و مسیر معین و معمولاً تحت کنترل کامپیوتر به کار می رود ...
[ریاضیات] منحنی های مسیر
انتگرال مسیر [فیزیک] انتگرال روی تمام مسیرهای ممکن بین دو حالت کوانتومی
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] افت در مسیر
[ریاضیات] ردیابی مسیر
خواب اوری مصنوعی، هیپنوتیزیم، تنویم مصنوعی
پیشرو، کاشف، راه یاب، بلد راه سایر معانی: (امریکا) پیشگام، پیشتاز، مبتکر [زمین شناسی] راهیاب (عنصر) در اکتشافات ژئوشیمیایی، این عنوان (ردیاب) برای عنصر نسبتاً متحرک یا گازی که معمولاً با عنص ...
کونی، بیریش، مابونpathic_پسوند:، بیمار، بیمارگونه، دچار
پیشوند: بیماری، آسیب، حساس [pathogenesis] (پیش از واکه: path-)
بیماریزا [پزشکی] ایجادکنندۀ بیماری یا نشانههای بیماریگونه
حسانگیخته [موسیقی] ویژگی نوعی موسیقی آوازی که در آن لحن غالب است و کاملا مستقل از نحو یا معنای کلام است