دوستدارانه، از روی محبت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملایم سایر معانی: به طور خفیف، به طور مختصر، کم، کمی، با ملایمت، به طور آرام، با متانت، بنرمی، بطور ملایم، بملایمت
تند، از روی بی ملاحظگی، بی پروائی، شتابکاری، دلبازی
باشوق وذوق، غیورانه