pardie سوگند ملایمی مانند ' راستی میگویم ' وغیره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(امریکا - محلی) شریک، انباز، pard : یار، شریک
شوخی مرا ببخشید، ببخشید که شوخی کردم
امرزش پذیری
بخشنده، کشیش امرزنده گناه سایر معانی: بخشاینده، رحمان
پوزش خواستن، معذرت خواهی کردن
زرافه نجوم : شتر گاو پلنگ
(حقوق - محاکمه ی مجدد پس از صدور حکم) بازدادرسی، دادرسی مجدد
خطر ناک سایر معانی: خطرناک
مخاطره، خطر، مسئله بغرنج، گرفتاری حقوقی سایر معانی: سیج، ورطه