[زمین شناسی] تغییر وضعیت، به شکل یک میله، که برای تبدیل توان ماشین به شکل انرژی به کارمی رود .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست پاچه بی جهت، سراسیمه، وحشت زده
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ni,Pd)(Te,Sb)
ترس، جبن، بی میلی، وحشت زدگی، ترسانیدن، بی جرات کردن سایر معانی: پروا، بیم، بیمناکی، ترس و نومیدی، واهمه، نگرانی، (دچار آمیزه ای از ترس و نومیدی کردن) نگران کردن، بیمناک کردن، دلسرد کردن، دل ...
هیجان، لرزیدن، دودل بودن سایر معانی: این دست آن دست کردن، تمجمج کردن، عصبی و مردد بودن، تردید توام با دستپاچگی، عصبی و دودل بودن، (انگلیس - محلی) ترس و لرز، تب و لرز، درمحاوره دودل بودن [برق ...
حمله، تشنج، هیستری، هیجان زیاد، حمله عصبی سایر معانی: (مجازی) هیجان و تشنج، (گریه یا خنده و غیره) شدید و بلااراده، (روان شناسی) هیستری، تپاکی، دژ آشفتگی، آبستاکی، طب تشنج، غش یا بیهوشی وحمله ...
هیستریایی، تپاک، دژ آشفته، پرتپاک، پرشور و تشنج، بسیار خنده دار، روده بر کننده، دچار تپاکی
تفریح دادن، تفریح کردن، از نو خلق کردن، تمدد اعصاب کردن، وسیله تفریح را فراهم کردن سایر معانی: از نو آفریدن، نوآفرینی کردن، باز آفریدن، از نو آفریدن، باز آفرینی کردن، دوباره خلق کردن [ریاضیا ...
شبح، روح، دیو، جن، ترساندن سایر معانی: روح زده کردن، شبح زده کردن، دچار ترس از ارواح کردن، ترسیدن، وحشت زده کردن یا شدن، سراسیمه کردن یا شدن، رماندن، رم دادن، (ترساندن و) فراردادن، (عامیانه) ...
فضای خالی میان گوش بیرونی و درونی|||متـ . حفرۀ صُماخ، صُماخ||| تبیره tympanum||| گوش میانی middle ear [شنواییشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
1. حمله اضطرابی ناگهانی و حاد ناشی از ترس ناهشیار فرد از اینکه ممکن است همجنسگرا باشد و تکانههای همجنسخواهانه از خود بروز دهد 2. ترس از اینکه از طرف یک همجنس مورد حمل ...