اکسیر، کیمیا، خیسانده سایر معانی: (از عربی که خود از یونانی xerion آمده) اکسیر، کناد (که می پنداشتند فلزات را تبدیل به طلا می کند و یا عمر جاودانی می دهد)، معجون جوانی، آب زندگانی (elixir of ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علاج هر چیز، دارویی که علاج هر درد باشد سایر معانی: دارویی که توسط فروشنده ساخته شده است، محصول دارو فروش، (دارویی که فروشنده از آن تعریف افراط آمیزی می کند) داروی قلابی