کف بینی، کف شناسی سایر معانی: (فالگیری از راه بررسی خط های کف دست) کف خوانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فالگیری، پیش گویی، فال، تفال، غیب گویی، حدس درست، فال بینی سایر معانی: آینده بینی (با سحر و جادو)
پیشگویی کننده سایر معانی: پیشگویی کننده
جادو، جادو گر، نابغه، طلسمگر سایر معانی: (در رشته ی بخصوص) چیره دست، متبحر، خبره، استاد، جادویی، اسرارآمیز، (انگلیس ـ عامیانه) عالی، معرکه، مسحور کننده، (دراصل) حکیم، دانشمند، ساحر، افسونگر ...