پهنک [حملونقل دریایی] قسمت پهن و صاف پنجۀ لنگر
واژههای مصوب فرهنگستان
1- (به کسی) قالب کردن، چپاندن، انداختن، 2- گول زدن، اغفال کردن، 3- (به ویژه خود را) جا زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] سامانه عامل پالم سامانه عاملی که برای pda ها طراحی شده است .
پیه خرما
نخلیان [زیستشناسی - علوم گیاهی] ← خرمائیان
روغن کرچک
عالی، برجسته، پیروز، شایسته ستایش و تقدیر سایر معانی: (سزاوار داشتن برگ نخل که نشان پیروزی و افتخار است) پیروز، پیروزمند، سرآمد
(گیاه شناسی) شکاف پنجه ای، دارای شکافی شبیه پنجه دست، شکافته پنجه
زائر، (قدیم) زائر عازم مکان های مقدس فلسطین که به نشان قصد خود برگ نخل حمل می کرد، زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنندpalmer(worm)یکجور کرم مودار که درخت می ...
کرم صد پای گیاهخوار
(معماری) آذین به شکل برگ نخل، آذین نخلی
نخل باد بزنی سایر معانی: (گیاه شناسی) داز، نخل ایرانی، نخلک (انواع نخل هایی که برگ های بادبزن مانند دارند به ویژه نخل کلمی یا sabal palmetto که بومی جنوب شرقی ایالات متحده است)، سبز نخلی ...