[زمین شناسی] رخساره دیرینه شناختی عنوان پیشنهاد شده توسط تیکرت (1958) برای جایگزینی واژه biofacies (زیست رخساره یا رخساره زیستی) که نشان دهنده مشخصات و ویژگیهای دیرین شناسی یک سنگ رسوبی است.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] دیرینه خاک شناسی مطالعه و بررسی دیرینه خاکها، برای مثال تعیین سن آنها.
[زمین شناسی] دیرینه جلبک شناسی (Paleoalgology)
[زمین شناسی] دیرینه قطب قطب مغناطیسی یا جغرافیایی زمین در بازه ای طی شده از زمان زمین شناسی.
[زمین شناسی] دیرینه کافت
دیرینگونه [زیستشناسی] گونهای که در بیش از یک دورۀ زمینشناسی وجود داشته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] دیرینه ساختار ساختار زمین شناسی منطقه یا توالی سنگی در گذشته زمین شناسی،ساختار یک ناحیه دیرین زمین شناختی. Paleolimnology دیرینه دریاچه شناسی (الف) مطالعه شرایط و فرآیندهای انجا ...
[زمین شناسی] دمای دیرینه، دمای هوای یک دوره یا دوران زمین شناسی
[زمین شناسی] دیرینه همدفن شدگی گروهی از موجودات زنده که در بازه ای از گذشته زمین شناسی، به همراه یکدیگر، دفن شده اند.
دیرین جانور شناسی سایر معانی: شعبه ای از دیرین شناسی که باسنگواره ها وجانوران فسیل شده سروکار دارند [زمین شناسی] دیرینه شناسی جانوری، علم مطالعه و بررسی فسیل های جانوری
بندر پالرمو (مرکز جزیره ی سیسیل - ایتالیا)
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Sr,Ca)(Li,Na)2Al4(PO4)4(OH)4