[عمران و معماری] فاصله حبابها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] فاصله ستونها
[زمین شناسی] فاصله بندی پراش در یک شبکه بلوری، فضای میان صفحه ای حاصل از الگوی پراش است .
[کامپیوتر] فاصله دهی ثابت
[زمین شناسی] فاصله گمانه ها، فضای میان گمانه ها
[شیمی] فاصله بین صفحه ای
[نساجی] فاصله سوزن ها
فاصلۀ بهینۀ راهها [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] فاصلۀ بین راههای موازی جنگلی که سبب میشود مجموع هزینههای چوبکِشی و جادهسازی به ازای یک واحد حجم ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] نیم فاصله ی گمانه
[نفت] فاصله بندی گمانه
فاصله، فاصله گذاری، مراعات فواصل سایر معانی: فاصله بندی، صفحه چینی [سینما] لیدر گذاری [عمران و معماری] فاصله بندی - حد فاصل [برق و الکترونیک] جاگذاری، فاصله [زمین شناسی] فاصله بندى،تقسیم بند ...
[عمران و معماری] فاصله گذاری میلگردها - فاصله میلگردها