آشکارسازی آکوستیکی [فیزیک] تشکیل تصویر جسم با استفاده از بازتاب امواج آکوستیکی از آن
واژههای مصوب فرهنگستان
آشکارساز صوتی [مهندسی مخابرات] بخشی از گیرنده که وظیفۀ آن وامدوله کردن موج رادیویی مدولهشده به مؤلفههای شنیداری آن است
پاشش صوت [فیزیک] تجزیۀ موج صوتی مرکب به بسامدهای تشکیلدهندۀ آن در گذار از محیط انتشاری خاص
گسیل آکوستیکی [فیزیک] تولید و انتقال موج تراکمی ناشی از آزادسازی سریع انرژی در جسمی که براثر عامل داخلی یا خارجی تحت تنش باشد
[برق و الکترونیک] پلایه ی آکوستیکی وسیله ی حذف صدا که به صورت گزینشی بسامدهای صوتی معینی را حذف می کند .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] فرکانس صوتی
بهرۀ صوتی [شنواییشناسی] اختلاف بین ورودی و خروجی سمعک که برحسب دسیبل سنجیده میشود
[برق و الکترونیک] مولد آکوستیکی ترادیسنده ای که انرژی الکتریکی، مکانیکی یادیگر شکلهای انرژی را به صدا تبدیل می کند .زنگ هدفون ،و بلندگو نمونه های آن هستند. [برق و الکترونیک] مولد ( منبع ) صو ...
تصویربرداری آکوستیکی [فیزیک] استفاده از انرژی آکوستیکی برای تشکیل تصویر از جسمی فیزیکی که نمونۀ آن تصویرگیری اندامهای داخلی در صوتنگاری است ...
[برق و الکترونیک] شدت صوت
اختلال صوتی [علوم نظامی] انتشار عمدی یا مکرر علائم مکانیکی یا الکتروصوتی با هدف از بین بردن یا مبهم کردن آن بخش از امواج صوتی که دشمن تلاش میکند آن را دریافت کند ...
[برق و الکترونیک] عدسی آکوستیکی آرایه ای از موانع که امواج صوتی را نظیر امواج نور در یک عدسی نوری ،می شکند. ابعاد موانع در قیاس با طول موج صداهای کانونی شونده، کوچک است .