راستِ صحنه [هنرهای نمایشی] قسمتی از صحنه که در طرف راست بازیگر قرار دارد و از دید تماشاگر طرف چپ صحنه محسوب میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
نجوش، نادوستوار، نامهربان، غیر دوستانه، خصمانه، دشمنانه، سرد، سرسنگین، خصومت آمیز، ناهمراه، نامساعد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برعکس، در جهت مخالف، بطور عکس سایر معانی: بالعکس، باژگونه، وارون وار، معکوسا [برق و الکترونیک] برعکس [ریاضیات] برعکس
فراکِشَندی که در نقطهای، دقیقا مـقــابـل یـک کـِشَـنـد مـسـتـقـیـمِ (direct tide) درحالوقوع در سوی دیگر زمین، روی میدهد [اقیانوسشناسی] ...