(یونانی) واژه یا عبارتی که فقط یک بار به کار رفته باشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لحظه ی شکوفایی یا جلوه را داشتن، برای مدت کمی درخشیدن
پدیدۀ دُمسنگین [آمار] پدیدهای که احتمال مشاهدۀ مقادیر بزرگ در آن نسبتا زیاد است
واژههای مصوب فرهنگستان
زنان گمنام [مطالعات زنان] زنانی که زندگی و نیز کار و مبارزۀ آنها در آثار تاریخی و پژوهشی نیامده است
پدیدۀ کوه یخ [علوم سلامت] پنهان ماندن بخش اعظم ابعاد یک بیماری به علت کمتوجهی یا عدم تشخیص درست یا امتناع از اطلاعرسانی ...
[برق و الکترونیک] پدیده جهش
[ریاضیات] قانون بقاء اندازه ی حرکت
خوشدلی، شوخی، ظرافت، چابکی، سبکی
[شیمی] اندازه حرکت [عمران و معماری] ممنتم خطی [ریاضیات] اندازه ی حرکت خطی
[عمران و معماری] معادله اندازه حرکت خطی
[عمران و معماری] گشتاور قفل کننده
تسبیحیشکل [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی در گیاهان که محور عمودی تقارن آن در نقطۀ میانی کاملا فرورفتگی داشته باشد ...